• تاریخ انتشار : دوشنبه 9 سپتامبر 2024 - 4:51
  • کد خبر : 2951
  • چاپ خبر
وصیت شهید «اصغر سیدی مرغکی»؛

پیرو مکتب سرخ شهادتم

به گزارش پایگاه خبری سفیرجنوب؛ شهید «اصغر سیدی مرغکی» یکم ‌مرداد ۱۳۴۰، در روستای مرغک از توابع‌ شهرستان بم به دنیا آمد. وی تا پایان مقطع متوسطه درس خواند و دیپلم ‌اقتصاد گرفت، به ‌عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت، سرانجام در ششم ‌فروردین ۱۳۶۱، در دشت‌عباس ‌بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسید. مزار

به گزارش پایگاه خبری سفیرجنوب؛ شهید «اصغر سیدی مرغکی» یکم ‌مرداد ۱۳۴۰، در روستای مرغک از توابع‌ شهرستان بم به دنیا آمد.

وی تا پایان مقطع متوسطه درس خواند و دیپلم ‌اقتصاد گرفت، به ‌عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت، سرانجام در ششم ‌فروردین ۱۳۶۱، در دشت‌عباس ‌بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسید.

مزار وی در گلزار شهدای گل‌ملک بم واقع است.

بخش‌هایی از وصیت‌نامه شهید «اصغر سیدی مرغکی» را می‌خوانیم؛

بسم رب‌الشهداء والصدیقین

«و اعدوالهم ما استطعتم من قوه» در برابر دشمنان آنچه توانایی دارید آماده کنید.

سلام بر حسین شهید، سلام بر مهدی و سلام بر نایب بر حق و نور چشم امت امام خمینی (ره) و سلام بر پدر، مادر، خواهر و برادران خودم، و سلام بر ملت و امت شهیدپرور ایران است.

پدر و مادر من فرزندی خوب برای شما نبودم، گرچه شاید توانسته‌ام، برای شما و جامعه‌ام خدمت کنم.

پدرجان برایم گریه نکنید برای علی‌اصغر گریه کنید، مادر تو نیز چون زینب صبور، شکیبا و استوار باش، برایم گریه نکن، برای علی‌اصغر گریه کن و مادر مرا حلال کن.

خواهران و برادران شما نیز برایم اشک نریزد، زیرا موجب خشنودی منافقان می‌شود، آنان‌که زندگی را در مادیات می‌بینند من راهی را انتخاب کردم که امام حسین (ع) انتخاب کرده بود.

راهی که سعادت در آن است و هیچ نیروی نمی‌تواند مرا از این راه باز دارد، من پیروی مکتب سرخ شهادتم و با صدای بلند داد می‌زنم، ما اهل کوفه نیستیم حسین (ع) تنها بماند، مگر امت بمیرد امام تنها بماند.

پدر و مادر این را هم بدانید موقعی که یأس و ناامیدی در من رسوخ می‌کند آیه‌ای از قرآن می‌خوانم و آرام می‌شوم و به پیمان خود استوارتر می‌شوم و به عاشقان حسین توصیه می‌کنم، بعد از ما کربلا و ایران را ترک نکنید و از همه دوستان می‌خواهم مرا حلال کنند.

پدر بالأخره انسان روزی می‌میرد و سعادت در آن است که در راه خدا کشته شود، دوستان به امید روزی که بتوانید قدس را آزاد کنید.

پدر، مادر، خواهر و برادر از شما می‌خواهم برایم به هیچ وجه گریه نکنید و برایم سیاه نپوشید، زیرا دشمنان اسلام شاد می‌شوند.

اگر می‌خواهید روحم را نیازارید، گریه نکنید و هیچ‌کس حق ندارد به پدرم تسلیت بگوید، زیرا خدا می‌فرماید؛ «ولا تحسبن الذین قتلو فی سبیل الله امواتا بل احیا عند ربهم یرزقون» و گمان نکنید آنان‌که در راه خدا کشته می‌شوند مرده‌اند بلکه آن‌ها زنده‌اند و در پیشگاه خداوند روزی می‌خورند.

پدر ۱۴۲۰ سال بیش کربلا بود و حسین (ع)، اکنون نیز همان کربلا و همان عاشورا و همان حسین زمان، خمینی بزر گ است، بر ماست که جبهه‌ها را تقویت کنیم.

منبع: نوید شاهد کرمان

لینک کوتاه

برچسب ها

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.